چهارشنبه - شب اربعین عصر که خاله مراسم دعا داشت و از ظهر رفته بودم کمکش.تا بعد اذون بودم و بعدش با اتمام مراسم، من هم رفتم تپه شهدا. خداروشکر استقبال از غرفه کودک خیلی زیاد بود و ما هم خادم هپون قسمت بودیم و خیلی سخت بود واقعا.بچه ها ولی دنیای قشنگی دارن.صدای مراسم گاهی مارو هم از دنیایی که با سر و کله زدن با بچه ها توش غرق بودیم ، پرت میکرد و میبرد بین الحرمین. گاهی دلم میخواست مثل مردم عادی یه گوشه پیدا میکردم و مینشستم و برای دلم روضه میگرفتم و بامراسم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

bloger دانلود [assignat] پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان سرطان دانلود دانشجویان حسابداری پیام نور شهرکرد Mariahutipciv01 Rumah آیت الله شیخ عبد الحسین تهرانی